چهره واقعی گروه موسوم به «عدالت‌خواهی شاهین‌شهر» به همراه تحلیل اتهام اخیر ایشان

ساخت وبلاگ

به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، دکتر حمیدرضا مقدسی رئیس اسبق شورای شهر شاهین‌شهر در  پاسخیه چهارم خود به ادعای مطرح‌شده از سوی جریان موسوم به عدالت‌خواهی شاهین‌شهر راجع به پروژه موسوم به سمبلیک طی یادداشتی تحت عنوان «دوچهرگان» به شرح زیر پاسخ داده است؛

باسمه‌تعالی

«واذا رایتهم تعجبک اجسامهم و ان یقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسنده یحسبون کل صیحه علیهم»

و تو چون آن منافقان را مشاهده‌کنی تو را به شگفت آورند و اگر سخن‌گویند به سخن‌هایشان گوش خواهی داد گوئی که چون چوبی خشک متکی بر دیوار بوده و معرفتی ندارند، هر صدایی که بشنوند بر زیان خویش می پندارند (المنافقون-4)

«دو چهرگان» چهره واقعی گروه موسوم به «عدالت‌خواهی شاهین‌شهر» به همراه تحلیل اتهام افکنی اخیر ایشان-قسمت اول؛ کانال موسوم به عدالت‌خواهی با نقض ماده 23 قانون مطبوعات از درج دو سری جوابیه‌های ارسالی در تاریخ‌های 26 و 27/12/97 خودداری و همزمان با تماس تلفنی با دیگر سایت‌ها و با تهدید آن‌ها تقاضای عدم درج جوابیه‌ها را داشته‌ است. ظاهراً جوابیه‌های اخیر دائر به 1- عدم توانائی علمی و 2- عدم شفافیت در سابقه و عدم ارائه مدارج علمی مورد ادعای ایشان، اثرات تخریبی بالائی در تمرکز مدیریت کانال مذکور داشته به‌گونه‌ای که پس از افشای تنها قسمتی از مکنونات، اسرار و برنامه‌های پس پرده آن گروه و درج آن در سایت صدای جویا، لذا به‌یک‌باره عنان اختیار از کف داده و ضمن جلوگیری از درج جوابیه‌های این‌جانب، طی نوشته‌ای مبادرت به فحاشی و انتساب عناوین بی‌اساس و هتاکانه اعم از بی‌تقوا، بچه‌گانه و سایر القاب دون نموده است! این‌جانب ضمن دعوت مجدد ایشان به حفظ آرامش روحی-روانی لکن جهت ادامه مناظره علمی ناگزیر از ارائه جوابیه‌های خود به سایت‌های دیگر می‌باشم. البته کماکان نسخه‌ای از مقالات و جوابیه‌های خود را جهت درج خدمت کانال عدالت‌خواهی ارسال و از ایشان استدعای مجدد در درج جوابیه‌های خویش را داریم. به استحضار می‌رساند از این به بعد سعی می‌شود به‌صورت روزانه، قسمتی از حقائق و مسائل مبتلابه این گروه به اطلاع مخاطبین محترم به‌خصوص مردم شاهین‌شهر رسانیده شود!

آقای محمدامین یوسفی ملاحظه می‌شود، نوشته مورخ 27/12/97 خود را با کلام مقدس «بسم رب‌المستضعفین» آغاز نموده‌اید! باید عرض کنیم که این صفت به‌هیچ‌عنوان تناسبی با وجود شما ندارد! آغازگر سخن شما باید آیه‌ای باشد که بیانگر صفت وجودی‌تان در نفاق و نشانی از اعمال و رفتار شما در دروغ‌گوئی باشد! آغازگر سخن شما الزاماً می‌بایست «اذ جاءک المنافقون» باشد که به بهترین وجه از صفت وجودی‌تان حکایت می‌کند! شما اصلاً حق نداری از کلام مقدس «رب المستضعفین» بهره‌گیری نمائید! آیا کسی که از رسانه در اختیار خود سوء‌استفاده و از طریق اتهام زنی غیرواقعی به دنبال تخریب دیگران و تقویت خود و دوستان بوده و از این راه کسب منفعت می‌نماید، مستضعف است؟! تا دیروز از آقای علی فتحی و مهرداد مختاری تعریف و تمجید کرده و از این طریق پاره‌ای از دوستان و هم‌گروه‌هایتان را در مجموعه شهرداری داخل و به‌کارگیری نموده و یا بعضاً ترفیعاتی داده‌اید! چطور حالا که آن‌ دو در دست‌انداز افتاده‌اند روی از آن‌ها تافته و میگویید ما با آن‌ها عقد اخوت نبسته‌ایم! آیا حالا که دیگر به شما نفع نمی‌رسانند، بد شده‌اند و به آن‌ها پشت پا می‌زنید؟! این اقوی دلیل بر دروغ‌گوئی و نفاق شماست!

2- فرموده بودید که این‌جانب در علم و فضل پرمدعا بوده و درحالی‌که در دانشگاه و حوزه درس‌خوانده لکن از اخلاق و معنویت دور مانده‌ام و حتی مبانی دین را نمی‌دانم! آقای عدالت‌خواه این شما هستید که دائم میگویید درس خارج می‌خوانید و با این‌همه ادعا و لیکن همیشه در مباحثات مغلوب می‌شوید! نمونه آن‌ها همین موضوع قیاس بود که در جوابیه 27/12/97 مستدلاً اثبات شد که از بنیان به‌اشتباه رفته و از قیاس باطل فقهی استفاده نموده‌اید! این سخن تنها مربوط به این‌جانب نمی‌باشد بلکه افزون بر پنج طلبه علوم دینی استدلال شما را ملاحظه وبالاتفاق آن را باطل و قیاس فقهی مساوی تمثیل منطقی لحاظ کرده‌اند! در هر بحث دینی و یا علمی که تاکنون مطرح کرده‌اید اعم از اتهامات سمبولیک، باب قیاس، تعارض منافع، قوانین خارجی و غیره، هرکدام چندین مورد اشکال بر سخنانتان مطرح گردیده که هیچ‌کدام را پاسخ نگفته‌اید! همیشه تا در بحث علمی به بن‌بست خورده‌اید بلافاصله موضوع را عوض کرده و به موضوع دیگری پرداخته‌اید! مدام هم میگویید من بردم، من بردم! تو باختی، تو باختی!

آقای مدعی درس خارجی که درس منطقش را 9 گرفته، با شما هستم، آیا شما هنوز نمی‌دانید که استفاده از قیاس فقهی باطل است؟! پس چرا در انتساب تخلف به دیگران از آن استفاده کرده‌اید؟! آیا دیگران از اخلاق و معنویت به دورمانده‌اند و لکن شما که در کنج سوراخی خزیده و دائماً به دیگران تهمت و افترا می‌زنید، معنوی هستید؟! آقای اخلاقی، حکم اتهام زنی بدون مستند به دیگران چیست؟! اخیراً مشاهده کردم لیستی از پاداش‌های برخی مسئولین را در پایگاهتان در معرض عموم گزارده و ده‌ها اتهام و افترا نثارشان نموده‌ای! آیا نمی‌دانی که وقتی هنوز نتیجه تحقیقات دستگاه نظارتی-قضائی منتشرنشده، نمی‌توان به ایشان اتهام زنی نمود! بالفرض هم که از دیدگاه تو تخلف باشد لکن باید آن‌ها را به دستگاه‌های نظارتی اعلام تا رسیدگی شود! نه آنکه سرخود و جلو جلو اتهام زنی کرده و انتساب تخلف نمائید! فقط می‌توانید مستندات را منتشر کنید! لکن حق انتساب جرم و تخلف ندارید! مملکت نظم و قانون دارد! طویله که نیست هر جا هرچه بخواهی به‌گوئی و انتساب دهی! آیا اصلاً دیگر مسئولی از این شهر به‌غیراز رئیست باقی‌مانده است که تو به او اتهام و افترا نزده باشی؟! هرچند شما در این‌گونه موارد مأموریت و منظور دارید! یادت می‌آید که وقتی رئیست تشریح برنامه می‌کرد می‌گفت که باید آن‌قدر بر مسئول؟ تاخت تا ذلیل و حقیر شده و سپس سوار او شده و از او مطالبه کرد؟! به نظرم عنوان دوم کانالت، یعنی «مطالبه‌» را از همین جمله رئیست گرفته‌ای! ظاهراً همین برنامه رو هم بنا دارید سر برخی مسؤولین و اعضای شورای حاضر پیاده کنید! مخاطبین محترم این اسم رمز «مطالبه» را به یاد داشته باشید تا مصادیق دیگر آن را در آتیه ارائه نمائیم! آقای مدعی اخلاق آیا منظور شما از اخلاق و معنویت همین است؟! شما که اخلاق و معنویت را با هم دفن کرده‌ای! به همراه رئیست و به مدت دو سال از تمامی دوستان و رفقایت استفاده کرده‌اید تا سندی علیه ما به چنگ آورید! اکنون‌که چیزی دستگیرتان نشده لکن ما را متهم به بی‌اخلاقی و عدم آگاهی به معنویت می‌کنید! اگر اخلاق و معنویت شما این است که ما آن را نمی‌خواهیم! اگر علم شما همین چند کلمه شکسته و بسته از ظاهر فقه و بدون دانستن مبانی استدلالی آن بود که در یک صفحه اشکال روی هوا رفت! لکن ما این علم شمارا نمی‌خواهیم! در علم شما از قیاس فقهی استفاده می‌شود که به‌صراحت فرمایش امام صادق (ع) مصداق عمل ابلیس است!

آقای عدالت، شما که لیست پاداش دیگران را منتشر کرده‌اید، آیا تابه‌حال دریافتی رئیست را هم آشکار کرده‌ای؟ دریافتی ماهانه ایشان تنها از یک محل بسیار بیشتر از این دریافتی‌ شش‌ماهه شورایی‌ها بوده که در کانالت درج نموده‌ای! آقای عدالت‌خواه چرا تاکنون یک کلمه راجع به قرض‌الحسنه موسوم به امیرالمؤمنین مطلب ننوشته‌اید! مؤسسین و مدیران آنچه کسانی هستند؟! هزینه اجاره محل آن از کجا تأمین‌شده! آیا پول آن از شهرداری پرداخت نگردیده است؟! چرا منتشر نمی‌کنید؟! کمیسیون موسوم به سرمایه‌گذاری شهرستان دیگر چیست؟! توسط کدام مسئول پیشنهاد و راه‌اندازی شده و مدیریت آن با چه افرادی است؟! هزینه راه‌اندازی و تجهیز آن در فرعی یک خیابان مخابرات از کجا تأمین‌شده است؟! چه پروژه‌های در آن رسیدگی و تصویب‌شده؟! سرمایه‌گذاران چه افرادی هستند و چه مقدار سرمایه آورده و در مقابل جهت دریافت چه میزان تسهیلاتی به بانک معرفی‌شده‌اند؟! چه ارتباطی با شهرداری داشته که شهرداری هزینه آن را پرداخت کرده است؟! شما اگر مدعی عدالت هستی بایست راجع به این موارد هم مطلب بزنی! چرا تاکنون راجع به این موارد ساکت بوده‌ای! جسارتا آن نقاب عدالت روی چهره‌تان را بردارید تا مردم آشکارا وجهتان را ببینند که آن پشت و پسلها چه خبر است!

3- فرموده‌اید که این‌جانب با سوءقصد آقای حق‌شناس مسوول دفتر نماینده مجلس را «غضنفر» نامیده و با تعبیر «گل به خودی» گفته‌اید که چون امتیازی به این‌جانب نداده است پس من به ایشان القاب ناپسند بسته‌ام! آقای یوسفی این کلام شما در نهایت حماقت و حاکی از جو سوء روانی حاکم بر ذهنیت شما و دوستانتان است! اولاً؛ غضنفر نام اصلی ایشان بوده و بسیاری از اهالی قدیمی شاهین‌شهر، گرگاب و برخوار که از دهه 50 و 60 با ایشان آشنا بوده، هنوز ایشان را با همین نام می‌شناسند، شغل و شماره‌های قبلی ایشان هنوز به این نام در دفترچه‌های تلفن قدیمی بوده و ازجمله در گروه مخاطبین گوشی همراه این‌جانب هم به همین صورت ثبت گردیده و به‌هیچ‌عنوان هم جعلی نمی‌باشد! ثانیاً؛ «غضنفر» در کلام عرب به معنی شیر و نشان از صفت شجاعت و دلاوری بوده و به‌هیچ‌عنوان لقب زشتی تلقی نمی‌گردد! شما که می‌گویی درس خارج می‌خوانی پس حتماً ادبیات عرب در 3 ساله اول مقدمات را باید خوانده باشی! چگونه می‌گویی که غضنفر لقب زشتی است؟! آیا ادبیات عرب را هم مثل درس منطقت گذرانیده‌ای که شرح آن در جوابیه قبلی گذشت؟! هر روز از این بوستان یوسفی بری می‌رسد! آقای یوسفی بدان که لقب ناپسند نبوده و گواه عدم زشتی آن‌هم اسم و فامیل بسیاری از مردم و ازجمله وزیر اسبق و یا فرماندار اسبق برخوار می‌باشد! این‌که شما آن را لقب ناپسند برداشت کرده‌اید ناشی از سوءظن و افکار و آثار پلید حاکم بر روح وروان شماست! شما آن‌قدر در بقول خود مطالبه گری‌تان (اسم رمز) غرق هستید که هر حرفی را به زیان خود پنداشته و سوءبرداشت می‌کنید! از این حیث مصداق کامل  آیه  4 از سوره منافقون می‌باشیدکه در آغاز کلام درج و در اینجا مجدداً ارائه می‌نمایم: «یحسبون کل صیحه علیهم» هر صدایی که بشنوند بر زیان خویش می پندارند (منافقون-4)

این فکر سوء در سراسر نوشته‌هایتان که در آن پایگاه قلابی‌تان نشر می‌دهید موج می‌زند! اینکه به همه اتهام می‌زنید و الفاظ زشت به این وآن نسبت می‌دهید، همگی ناشی از سوءنظر و افکار و اوهام پلیدتان می‌باشد و تصور هم می‌کنید که دیگران هم مثل شما فکر می‌کنند! کافر همه را به کیش خود پندارد! ثالثاً؛ اینکه فرموده‌اید چون ایشان به من امتیاز نداده‌اند پس من این لقب را برای ایشان بکار برده‌ام نیز از همان افکار سوء و اوهامتان سرچشمه می‌گیرد! شما چون دائم در حال برنامه‌ریزی برای مطالبه گری (اسم رمز) هستید اصلاً همه‌چیز را همین می‌بینید و دیگران را هم همین‌طور سنجش می‌کنید! بفرمائید این‌جانب چه امتیازی از آقای حق‌شناس مطالبه کرده‌ام؟! قبل از ایشان در شهرستان مدیر بوده‌ام و اصلاً نیازی به ایشان نداشته‌ام! در انتخابات 90 و 94 هم که همواره ایشان درخواست از این‌جانب داشته و این‌جانب کمک‌کار ایشان بوده‌ام! در سال 96 هم که برخی طیف‌های مردم خواستار قبول مسئولیت این‌جانب بوده و سرازخود نامه و طومار جمع کرده و بدون اطلاع این‌جانب جلساتی را با برخی مسؤولین هماهنگ و موضوع را مطرح کرده بودند لکن خود این‌جانب بودم که جداگانه عدم تمایل خودم را به آقای حق‌شناس و نیز آقایان حسین ابراهیمی ناغانی و علی فتحی و علیرضا جهانگیری و سجاد قهرمانی فرد اعضای شورای فعلی اطلاع دادم و قطعاً خود آقایان با خواندن این مطلب صحت آن را تائید می‌کنند! پس چه امتیازی می‌ماند که شما ادعای دروغین آن را کرده‌اید؟! جز این نیست که شما با فاش کردن این افکارتان، تنها جریان انحرافی حاکم بر خودتان که همانا سوءظن، ایجاد شبهه و اتهام افکنی به دیگران است را به‌طور کامل عیان و آشکار نموده‌اید؛ و سلام پایان قسمت اول یادداشت...

انتهای پیام/ج

.:همه باهم صدای کرد:....
ما را در سایت .:همه باهم صدای کرد:. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sedayekurd5 بازدید : 48 تاريخ : دوشنبه 22 دی 1399 ساعت: 8:26